عاشق ترین عاشق

عشق . دروغ . نفرت

عاشق ترین عاشق

عشق . دروغ . نفرت

Love

کوه را و به خاطر ابهتش
خورشید را به خاطرگرمایش
ماه را به خاطرنورانیتش
عشق را برای محبتش
و در آخر تو را به خاطرمهربانیت و عشقت دوست می دارم
نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 05:38 ب.ظ http://www.taranombahari.blogfa.com

چی می شد اگه دروغ تو لحظه ی ما جا نداشت
چی می شد اگه دورنگی هم دیگه معنا نداشت
کاش می شد باسه هوس، رفاقتا رو نفروخت
کاش می شد صداقتو رو تن هر آینه دوخت
چرا ما آدما گاهی وقتا خیلی بد میشیم
باسه راه هم دیگه خواسته نخواسته سد میشیم
جای مرهم باسه زخم عاشقا نمک میشیم
هر کی به ما صادقه باهاش پر از کلک میشیم
دلخوش هر کی شدیم تو زرد از آب درآومدش
وقتی دلتنگی بیاد هیشکی نمیاد به دادش
ندونستیم چرا وقتی نوبت ماست دیر میشه
حرفای خوب باسه ما زخمه زبونو و تیر میشه
شایدم ما ندونستیم زندگی چه شکلیه
کی سر کاره کی نیست اصلا دنیا دست کیه
ما به هر حال می پریم بی چشمو دل بی پر وبال
ما به مشکی دل خوشیم دو رنگی ها رو بی خیال
زیبا بود وعالی امیدوارم موفق باشی
خوشحال میشم به من هم سری بزنی


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد